24 تير 1398 - 11:54

ریشه بحران‌های امنیتی افغانستان کجاست؟

افغانستان را می‌توان سرزمینی دانست که از زمان جدایی از ایران دیگر روی آرامش ندیده است.
نویسنده :
حامد موحدی
کد خبر : 3446

پایگاه رهنما :

افغانستان را می‌توان سرزمینی دانست که از زمان جدایی از ایران دیگر روی آرامش ندیده است. زمانی جنگ داخلی، زمانی اشغالگری انگلیس، حمله ارتش سرخ شوروی سابق، سلطه طالبان و نزدیک به دو دهه اخیر نیز اشغالگری آمریکا و ناتو، وضعیت بحرانی را برای این کشور رقم‌زده است. نکته قابل‌توجه در تحولات افغانستان آنکه طی هفته‌های اخیر انفجار‌های متعددی آن‌هم در مناطق مسکونی در این کشور روی‌داده است که تلفات بسیاری به همراه داشته است. به‌عنوان‌مثال در انفجار مهیبی که بامداد دوشنبه ۱۰ تیرماه در کابل به وقوع پیوست ۳۴ نفر کشته و ۶۸ نفر زخمی شدند. برخی گزارش‌ها حاکی از آن است که هدف از این انفجار‌ها مرکز پشتیبانی ارتش افغانستان بود. سازمان ملل در گزارش‌های متعددی عنوان کرده است که تعداد غیرنظامیان کشته‌شده افغانستان در سال ۲۰۱۸ نسبت به سال ۲۰۱۷ میلادی، ۱۱ درصد رشد داشته و به سه هزار و ۸۰۴ نفر رسیده است.

ریشه بحران کجاست؟
حال این سؤال مطرح است که چرا انفجار‌های اخیر روی می‌دهد و چه عواملی در ورای آن قرار دارد؟ در این خصوص، چند نکته قابل‌توجه مطرح است:
الف) چنانچه گزارش‌ها نشان می‌دهد طالبان مسئولیت بسیاری از این حمله‌ها را عهده‌دار شده است. این اقدام در شرایطی است که مذاکرات میان طالبان و دولت مرکزی در جریان است و عملاً نباید در زمان مذاکرات چنین رویکردی صورت گیرد. حال این سؤال مطرح می‌شود که چرا به‌رغم برگزاری چندین دوره مذاکرات صلح، چنین رویکردی باید از سوی طالبان صورت گیرد؟ روند مذاکرات نشان می‌دهد که توافقاتی میان دولت مرکزی و طالبان برای حل اختلافات صورت گرفته است حال‌آنکه نکته آنجاست که آمریکایی‌ها و بعضاً امارات و عربستان به دنبال سوق دادن این مذاکرات به اهداف خود هستند که عملاً مسیر مذاکرات را به انحراف کشانده است. بسیاری بر این عقیده‌اند که آمریکا برای باج‌گیری از طالبان و حتی دولت مرکزی اقدام به ایجاد فضای ناامنی و بعضاً ترور‌های هدفمند و کشتار اعضا طالبان می‌کند که نتیجه آن نیز روند تقابلی طالبان با دولت مرکزی برای گرفتار نشدن در بازی باج‌خواهی آمریکا با هزینه‌تراشی امنیتی آمریکاست.

ب) نکته دیگر آنکه افغانستان طی ماه‌های اخیر به جولانگاه داعش مبدل شده است. هرچند که آمریکایی‌ها ادعای مقابله با داعش را سر می‌دهند و به کشتار در عراق و سوریه به این بهانه می‌پردازند، اما در عمل انتقال داعش به افغانستان را اجرا می‌کنند. روندی که نتیجه آن گسترش تروریسم در افغانستان و آسیای مرکزی و قفقاز بوده است. اسناد نشان می‌دهد که آمریکا پروژه ناامن سازی منطقه به‌واسطه داعش را در سر دارد و ایجاد فضای ناامن در افغانستان، مؤلفه‌ای برای انحراف افکار عمومی از این روند است. بر اساس گزارش‌های منتشره، آمریکا با ایجاد منطقه امن برای داعش به حمایت از آن‌ها در برابر ارتش افغانستان می‌پردازد.

ج) آمریکا و ناتو از سال ۲۰۰۱ تاکنون با ادعای کمک به بازسازی و تقویت امنیت افغانستان وارد این کشور شده‌اند. در طول این سال‌ها نه‌تن‌ها اقدامی مؤثر برای تسلیح و تقویت ارتش افغانستان نکرده‌اند بلکه به بهانه‌های مختلف تضعیف ارتش و دستگاه‌های اطلاعاتی این کشور را رقم‌زده‌اند. جالب‌توجه آنکه در حالی نشست‌های بین‌المللی بسیاری با عنوان حمایت از افغانستان برگزارشده که آمریکا و ناتو با ادعای برقراری امنیت این کمک‌های جهانی را برداشت کرده‌اند، اما هرگز آماری از هزینه کرد این کمک‌ها ارائه نداده‌اند. اما در کنار مسئله امنیت، یک اصل مهم وجود دارد و آن موضوع مواد مخدر و رشد روزافزون تولید مواد مخدر در افغانستان است. آمار‌ها نشان می‌دهد که افغانستان همچنان کانون اصلی تولید مواد مخدر است، حال‌آنکه از سال ۲۰۰۱ تاکنون نیرو‌های آمریکایی و ناتو در این کشور حضور دارند، اما این حضور نه‌تن‌ها به مبارزه با مواد مخدر منجر نشده، بلکه افزایش آن را در پی داشته است.
 
بزرگ‌ترین پایگاه‌های نظامی آمریکا و ناتو در قندهار است. زمانی که آن‌ها به افغانستان با شعار‌های رنگارنگ ازجمله نابودی مزارع کشت خشخاش آمدند، کمتر از ۲۰۰ تن تریاک در سال در این کشور برداشت می‌شد، اما این رقم در سال ۲۰۱۷ یعنی حدود یک سال و نیم پیش به ۹۰۰۰ تن رسیده است. طبیعی است که این رقم در سال ۲۰۱۸ از مرز ۱۰ هزار تن هم گذشته است. بر اساس گزارش دفتر سازمان ملل متحد در بخش مبارزه با مواد مخدر در افغانستان، استان هلمند مرکز اصلی تولید مواد مخدر شمرده می‌شود و گزارش‌ها حاکی است که ۶۰ درصد کل مواد مخدر افغانستان در این استان کشت و تولید می‌شود. این در حالی است که یکی از بزرگ‌ترین پایگاه‌های نظامی انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها در استان هلمند، در منطقه‌ای به نام «شورابک» ساخته شده است. این مسئله خود سندی دیگر بر نقش بحران‌ساز آمریکا در افغانستان است که نه‌تن‌ها تهدیدی برای امنیت و ثبات افغانستان، بلکه مؤلفه‌ای برای تهدید امنیت جهانی است.

اما راهکار پایان بحران افغانستان چیست؟
راهکار پایان بحران و ناآرامی‌های افغانستان چیست و چگونه این کشور می‌تواند به ثبات دست یابد؟ برای پاسخ به این پرسش، ریشه‌یابی علل بحران در افغانستان امری ضروری است. مروری بر تحولات افغانستان نشان می‌دهد که اختلافات داخلی، ضعف و ناتوانی نیرو‌های نظامی افغانستان در مقابله با تهدیدات امنیتی و تولید و قاچاق مواد مخدر، وجود گروه‌های تروریستی و ریشه گرفتن گروه‌های تروریستی در این کشور، عدم رشد اقتصادی مناسب و وجود بحران‌های اجتماعی، اختلافات با پاکستان، از مؤلفه‌های ناآرامی‌ها و بحران در افغانستان است که رفع این موانع می‌تواند تحقق‌بخش صلح و ثبات پایدار در این کشور باشد. در کنار این موارد، اما یک اصل مهم را باید در نظر و آن نوع عملکرد اشغالگرانی است که از سال ۲۰۰۱ به بهانه مبارزه با تروریسم و کمک به امنیت و پیشرفت در افغانستان حضور دارند. کارنامه این حضور نشان می‌دهد که نه‌تن‌ها گامی برای تحقق این اهداف برنداشته‌اند بلکه خود زمینه‌ساز اختلافات شدید میان گروه‌ها و قبایل و دولت مرکزی شده‌اند و جالب‌تر از همه آنکه خود در تولید و قاچاق مواد مخدر ایفای نقش می‌کنند. بر این اساس، راهکارِ پایان بحران افغانستان در مرحله نخست، خروج نیرو‌های بیگانه از این کشور است؛ خروجی که مردم و نمایندگان پارلمان افغانستان نیز بر آن تأکید دارند. چنانکه لغو توافقنامه امنیتی کابل- واشنگتن از مطالبات آن‌هاست.

ارسال نظرات